به وبلاگ بر بچون دزفیل(دزفول) خوش اومهِ
عرفه امد و من باز مصفا نشدم نورت نبود با دل شب مو نمی زدیم خوش روییت نبود چنین رو نمی زدیم صحنت نبود دست به جارو نمی زدیم در بین صحن لطف تو زانو نمی زدیم ما بی حضور لطف تو حاجت نداشتیم ما بی حضور لطف تو بهجت نداشتیم بال فرشته زیر قدم های مردم است در حوض صحن ایینه اش آسمان گم است دیگر که مادر ما در همین قم است این جا که آب است چه جای تیمم است گفتند که باز می شود از قم در بهشت ما را ببر بهشت تو ای خواهر بهشت آهو شدیم در دل صیادمان ببر پروازمان بده به گوهر شادمان ببر یک لحظه سمت پنجره فولادمان ببر به سوی قم موقع میلادمان ببر
ولادت حضرت فاطمه معصومه (س)، روز دختر و آغاز دهه ی کرامت مبارک باد! از طرف دختران دزفول
ای تمام آرزویم غم تو شد آبرویم سلسله ی موی دوست اللهم عجل لولیک الفرج می رسد از شهر کوفه شهادت مظلومانه ی امام علی بن ابی طالب پدر دلسوز شیعیان نه فقط یتیمان بر شیعیان آن حضرت علی الخصوص امام زمان ارواحنا فداه تسلیت باد اللهم عجل لولیک الفرج http://www.eshqnameh.parsiblog.com
حاجی معتکف یوسف زهرا نشدم
همه گشتند سفید و دل من هست سیاه
باز هم شکر که پیش همه رسوا نشدم
هر طبیب درد مرا دید، بکرد زود ردم
کار از کار گذشت لیک مداوا نشدم
من به دنبال توام یا که به دنبال خودم
هر کجا در پی خود گشتم و پیدا نشدم
هر چه نالیدم اثر بر دل دلدار نکرد
باب میل دل پر غصه ی مولا نشدم
عرفات دل من بوی محرم دارد
چه کنم زائر آن تربت سقا نشدم
من چه دانم چه به روز دل ارباب گذشت
مند که بی لشکر و بی یاور و تنها نشدم
من شنیدم که روی سینه ی او بنشستند
من لگد کوب سم مرکب اعدا نشدم
من کجا مثل حسین داغ برادر دیدم
مثل او بر سر نعش قمرم تا نشدم
من از آن روز که از چشم شما افتادم
دست و پا ها زدم، افسوس دگر پا نشدم
آقا درد دل زیاده از کجا برات بگویم
ای همای آسمونی تویی اوج مهربونی
من به دنبال تو هستم که شاید بدی نشونی
من با تو ترانه ساختم ندیده دل به تو باختم
تو رو بعضی وقتا دیدم اما افسوس نشناختم
ای گل باغ و بهارم ای همه دارو ندارم
آرزومه وقت مردن سر رو شونه هات بذارم
دیگه بسته این جدایی کی میشه آقا بیایی
با نوای دل می خونم مهدی زهرا کجایی؟؟
عاشقی بی کس و کارم غم ندارم تو رو دارم
باشه منتظر می مونم بیایی سر مزارم
تویی آرزوی زهرا شبنم وضوی زهرا
بیا آقا بسته دوری مرهم بازوی زهرا
آقا جون تو رو ندیدم فقط از چشمات شنیدم
اما با این همه دوری ندیده تو رو خریدم
آقا جون بذار ببینم چون که من فقط شنیدم
دیگه خسته شدم از بس عکس جمکران خریدم
آقا جون بذار ببینم چون که من فقط شنیدم
دیگه خسته شدم از بس عکس شش گوشه خریدم
حلقه ی دام بلاست
هر که در این حلقه نیست
فارغ از این ماجراست
ای خدا بوی جدایی
ذکر زینب گشته امشب
باب مظلومم کجایی
می رسد از کوفه بسیار
کودکان داغ دیده
ظرف شیر و چشم باران
حال ایتام صغیره
فرق خونین علی و
ناله های قلب زینب
هم وصیت کرده حیدر
با تمام صبر زینب
از میان کوچه ها و
کربلا گفته دمادم
گفته حیدر بر ابالفضل
جان تو و این برادر
خوانده حیدر بر ابالفضل
ثانی حیدر مؤدب
یک اشاره از حسینم
تارو مار لشکر از عباس مردم
خوانده حیدر خاطرات
ذولفقارو ساده محکم
در میان گوش های
ساقی عرفان لشکر
در شب غصه قرار بود
هم امامت هم ولایت
با امام مجتبی گردد هدایت
از شب حمله به بیت فاطمه ماند یادگاری
که پس از داغ امامت طعنه ها و بی کسی ها
بر امام دیگری گیرد ولایت
بیا حاجتت را روا مى کنم
تو از من گریزانى و باز من
تو را بنده ى خود صدا مى کنم
اگر چه ز کار تو ناراضیم
تو را باز از خود رضا مى کنم
تو با من کنى قهر و من آشتى
تو کردى خطا من عطا مى کنم
تو را خواندم اکنون که باز آمدى
کجا دست خالى رها مى کنم؟
به کارت زدى بس گره هاى کور
مخور غم که از لطف وا مى کنم
تو مستوجب آتش دوزخى
من از اشک چشمت حیا مى کنم
مرنج از بلاها
که من گاه گاه
نوازش تو را با بلا مى کنم
ز آلودگى تا که پاکت کنم
تو را عاشق کربلا مى کنم
جواب تو را گر نگویم جفاست
کجا من به عبدم جفا مى کنم؟
طبیب و دواى تو میثم منم
مداوات با یک دعا مى کنم